{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
خدا گوید: تو ای زیباتر از خورشید زیبایم تو ای والاترین مهمان دنیایم بدان آغوش من باز است شروع کن! یک قدم با تو؛ تمام گامهای مانده اش با من!!
هزار عاشقانه تقدیم تو باد ای آشفته پریشانموی تندباد عبور به وقت گریز خاطرهها! در رقص پیچ ساعت خروش ثانیهیاد سکوت! دوبارهی آغوش توست برای ربودن دقایق فردا…
آغوش تو که باشد خواب دیگر بهانه ای برای خستگی نیست و تپش های قلبت میشود لالایی کودکانه ام کنارم بمان میخواهم صبح چشمانم در نگاه تو بیدار شود!!
خوش به حالت چه آسان میتوانی عشق و خوشبختی را در آغوش های مختلف جستجو کنی…
از تنهاییم ژاکتی بافته ام به گرمی آغوش تو نیست ولی بی منت است و همیشگی!
تنها ماندم بهای صداقتم بود اشکال نداره این بها را به جون میخرم تو فقط قول بده در آغوش دیگری شاد باشی واسم کافیه… منبع : http://www.amirfb.ir/post/15463/sms-aghosh-garm#ixzz3arB8gA9Y
هزار عاشقانه تقدیم تو باد ای آشفته پریشانموی تندباد عبور به وقت گریز خاطرهها در رقص پیچ ساعت خروش! ثانیهیاد سکوت دوبارهی آغوش توست برای ربودن دقایق فردا!!
خودت را در آغوش بگیر و بخواب هیچ کس آشفتگی ات را شانه نخواهد زد!v این جمع پر از تنهاییست…
پروردگارا تو تکراری ترین حضور روزگار منی و من عجیب به آغوش تو از آن سوی فاصله ها خو گرفته ام
بی شک آغوش تو از عجایب دنیاست واردش که می شوم زمان بی معنا می شود هیچ بعدی ندارد بی آنکه نفس بکشم روحم تازه می شود…
تنها زاغ سیاه می دانست دستان باز مترسک دلتنگ آغوش است…
وقتی دستهایم به کسانی که دوستشان دارم نمیرسد، همیشه با دعاهایم آنها را در آغوش میکشم
به لبخند آیینه ای تشنه ام به آغوش بی کینه ای تشنه ام سلامی صمیمانه آیا کجاست؟ من آواره ام شهر الفت کجاست؟ کسانی که از عشق دم میزنند! چرا بین ما را بهم میزنند!!
از آن روزی که آغوشت را از من گرفتی خلوتگاهم به جای آغوش تو، شده کنج اتاقم! بی شک اگر کنج اتاقم نبود آواره ترین مرد این شهر بودم…
شناسنامه رو بی خیال محل تولد من، آغوش گرم توست
دروغ گفته اند که دنیا این همه کهکشان دارد عزیز دنیای من خلاصه میشود در عرض آغوش زنانه ی تو…
خدا گوید: تو ای زیباتر از خورشید زیبایم تو ای والاترین مهمان دنیایم بدان آغوش من باز است شروع کن! یک قدم با تو؛ تمام گامهای مانده اش با من!!
هزار عاشقانه تقدیم تو باد ای آشفته پریشانموی تندباد عبور به وقت گریز خاطرهها! در رقص پیچ ساعت خروش ثانیهیاد سکوت! دوبارهی آغوش توست برای ربودن دقایق فردا…
آغوش تو که باشد خواب دیگر بهانه ای برای خستگی نیست و تپش های قلبت میشود لالایی کودکانه ام کنارم بمان میخواهم صبح چشمانم در نگاه تو بیدار شود!!
خوش به حالت چه آسان میتوانی عشق و خوشبختی را در آغوش های مختلف جستجو کنی…
از تنهاییم ژاکتی بافته ام به گرمی آغوش تو نیست ولی بی منت است و همیشگی!
تنها ماندم بهای صداقتم بود اشکال نداره این بها را به جون میخرم تو فقط قول بده در آغوش دیگری شاد باشی واسم کافیه… منبع : http://www.amirfb.ir/post/15463/sms-aghosh-garm#ixzz3arB8gA9Y
هزار عاشقانه تقدیم تو باد ای آشفته پریشانموی تندباد عبور به وقت گریز خاطرهها در رقص پیچ ساعت خروش! ثانیهیاد سکوت دوبارهی آغوش توست برای ربودن دقایق فردا!!
خودت را در آغوش بگیر و بخواب هیچ کس آشفتگی ات را شانه نخواهد زد!v این جمع پر از تنهاییست…
پروردگارا تو تکراری ترین حضور روزگار منی و من عجیب به آغوش تو از آن سوی فاصله ها خو گرفته ام
بی شک آغوش تو از عجایب دنیاست واردش که می شوم زمان بی معنا می شود هیچ بعدی ندارد بی آنکه نفس بکشم روحم تازه می شود…
تنها زاغ سیاه می دانست دستان باز مترسک دلتنگ آغوش است…
وقتی دستهایم به کسانی که دوستشان دارم نمیرسد، همیشه با دعاهایم آنها را در آغوش میکشم
به لبخند آیینه ای تشنه ام به آغوش بی کینه ای تشنه ام سلامی صمیمانه آیا کجاست؟ من آواره ام شهر الفت کجاست؟ کسانی که از عشق دم میزنند! چرا بین ما را بهم میزنند!!
از آن روزی که آغوشت را از من گرفتی خلوتگاهم به جای آغوش تو، شده کنج اتاقم! بی شک اگر کنج اتاقم نبود آواره ترین مرد این شهر بودم…
شناسنامه رو بی خیال محل تولد من، آغوش گرم توست
دروغ گفته اند که دنیا این همه کهکشان دارد عزیز دنیای من خلاصه میشود در عرض آغوش زنانه ی تو…
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}